در تعدادی سال قبلی شاهد بودهایم که کریپتو کارنسی یا این که پولهای دیجیتال مانند «بیتکوین» (Bitcoin) به اکوسیستمی چندین میلیارد دلاری تبدیلگردیدهاند و صدها کمپانی بچه و بیشتراز ۱۰۰ میلیون دلار سرمایهگذار مخاطرهآمیز را جذب کردهاند.
پولهای دیجیتال بدونشک ابتکار بزرگی در دنیای پرداختهای الکترونیک محسوب میشوند؛ البته درضمن آموزههای وسیعای بالاتر از دنیای مالی در دست ما قرار می دهند. در اینجا پنج نکتهای را که پرورش پولهای دیجیتال در امر آینده ابداع به ما می آموزد تیتر میکنیم
- اطمینان نامتمرکز، پتانسیل وسیع -و درعینحالا افتتاح نشدهای- داراست.
یکی بارزترین جنبههای پروتکل بیتکوین این میباشد که قادر است اطمینان ساخت نماید، حتی درصورتیکه هیچیک از نام و نشانهای جان دار در کانال قابلاطمینان نباشند. این مورد، فرضیه سنتی را که اطمینان می بایست از اصول حسابداری یک منبع منفرد و متمرکز جریان پیدا نماید، نقض مینماید. اطمینان نامتمرکز تا به امروز بهشکل اصولی برای تسهیل معاملات مالی مورداستفاده قرارگرفته میباشد. همینطور پتانسیل به کار گیری از این اطمینان برای گسترش رئیس دستمزد دیجیتال برای موسیقی، فیلم و دیگر محتواهای خلاقانه وجود داراست. این مسئله منجر میشود هنرمندانی که میخواهند به دوستداران خویش اذن دهند شغل های دیجیتال آنانرا مجدد بفروشند، این فعالیت را فارغ از ساخت و ساز و مدیر زیرساخت برای اداره نقلوانتقالهای دیجیتال و فارغ از اینکه نیاز باشد دوست داران در یک کانال واحد بمانند، انجام دهند.
ادامه مطلب ...
بروس اسپرینگستین؛ خوانندهی سرشناس آمریکایی (Bruce Springsteen) یک توشه گفته بود: «محافظت یک کاربر فعالیت دشواری میباشد و نیازمند ثبات در تاءمل، مقصود و همت در یک زمان طولانی بازه زمانی میباشد». اسپرینگستین در رابطه مسیری که برای ستاره شدن در موسیقی طی کرده بود کلام میاذعان کرد، البته گفتار وی در دنیای «تجربه مشتری» [۱] هم بهخیر کاربرد داراست. ممکن میباشد برای فراپیام مدیران مقوله «ثبات» جزو آخری موضوعات الهامنصیب باشد، البته این مقوله بهویژه در دنیای مدرن که شبکههای خردهفروشی و همقدم با آن حق گزینش مصرفکنندگان ارتقاء یافته، بسیار اقتدارمند و موءثر میباشد.
سرازیر شدن «ثبات» در یک سازمان نیازمند آن میباشد که مدیران منزلت نخستین سازمان بهاین مقوله دقت نشان دهند؛ به دلیل آن که، انسجام و ثبات مارک بهاین معناست که صرفحیث از این که مشتری برای تعامل با مارک از کدام شبکه و نحوه استعمال مینماید، مجموع شبکهها، تجربهی معلوم و ثابتی در دست وی قرار دهند. مشتریها با مقصود رفع نیازهای جداازهم و دور از هم خویش، به به کارگیری از شبکههای متنوع و تعاملات بیشخیس و بیشخیس با کمپانیها روی میاورند و درین فرایند دستهای از تعاملات را پدید می آورند که در آن، تعاملات شخصیشان نادراهمیتخیس از تجربه انباشتهگردیدهشان [۲] میباشد.
مهاجرت مشتری [۳] می تواند کل دست اندرکاران و عنصرها یک کمپانی را ذیل تاثیر خویش قرار دهد؛ از خرید یک جنس گرفته تا استعمال از آن، مورد داشتن با محصولی که مستلزم ارزیابی برای رفع خلل میباشد، یا این که حتی معمولیخیس، تصمیمگیری برای استعمال از یک خدمت یا این که خرید یک کالا برای اول توشه.